فرهنگ یکی از اصیلترین، ریشه دارترین و با سابقهترین کارکردهای هر جامعه به شمار میرود. از این رو در هر جامعه، باورها، عقاید، ارزشها، آرمان های بلند ملت را تأمین مینماد، دستیابی به فرهنگی پیشرو، پویا و غنی که متکی بر ارزشهای ملی، تاریخی، مذهبی و اعتقادی بوده مستلزم وجود مدیرانی است که علاوه بر آراستگی به شاخصه های اخلاقی و اعتقادی انسانهایی توانمند، آگاه، برنامهریز و دارای شناخت کافی نسبت به حساسیت و وسعت مفهوم حوزه فرهنگ بوده و دارای بینشی سرشار نسبت به علم مدیریت باشند.
ناگفته پیداست وجود مدیران فرهنگی کارآمد و دارای تخصص و مهارت بهتنهایی شرط کافی برای قرار گرفتن در مسئولیت فرهنگی نیست، بلکه عوامل دیگری که این تخصصها و مهارتها را جهتدهی کند نیز وجود دارد که مدیر فرهنگی باید دارای یک سری ملاکهای فردی و اخلاقی شایسته باشد تا بتواند در بهینه سازی فرهنگ جامعه، نقش بسزایی را ایفا کند و باعث هدایت مردم بویژه جوانان و دانشجویان که به تنهایی قادر نیستند راه توسعه و تکامل فرهنگی را هموار نماید، شود. در این نوشتار ضمن شناختی اجماعی از مفهوم فرهنگ و مدیریت فرهنگی، سعی بر آن است که معیارهای شایستگی کارگزاران فرهنگی دانشگاهها نیز بررسی شود.