کیفیت آب با سه مؤلفهی صیانت از سلامت افراد و جامعه، مقبولیت و پذیرش عمومی و اثرگذاری بر دوام (پایداری) تأسیسات، در معرض قضاوت است. در دوران معاصر، استحصال بیش از سرعت بازیابی منابع آب، همراه با فقدان اعمال انضباطها و نظارتهای کارآمد بر مدیریت زایدات و حراست از آبها، زوال کیفیت منابع آبی کشور را سرعت بخشیده است. این در حالی است که مطالبهی اجتماعی از موضوع کیفیت آب، از مرز سالم بودن و اثرگذاری آن بر سلامت فراتر رفته و به حوزههای رضایتمندی اجتماعی و حفاظت از تأسیسات، تسری یافته است. در چنین شرایطی، واحدهای بهداشت آب در شرکتهای آب و فاضلاب، با ساختار سنتی الهام گرفته از نهادهای بهداشتی، که کیفیت آب را متوقف بر جوانب اثرگذاری آن بر سلامت میداند، قادر به پاسخگویی به مطالبهی عمومی در موضوع کیفیت آب نخواهند بود و لازم است با در نظر داشتن افق آرمانی مطلوب و با نگاهی تحول گرایانه، مدل «مهندسی کیفیت آب» را جایگزین «بهداشت آب» سازند. در این مدل، مهندس کیفیت آب، با اشراف بر مبانی علمی که نمونهای از آن در موضوع نیترات اشاره شده است، و با رعایت الزامهای مدیریت تطبیقی، از دادههای خام آزمایشگاهی، شاخصهای کارآمد مدیریتی، استخراج و با در نظر داشتن نظمهای اقتصاد، ارزیابی خطر و نیازهای فنی و اجتماعی، بهترین و صحیحترین استنتاجها را ارایه میدهد و با اعمال نظر در تصمیمهای مرتبط با طراحی فرآیندها و سازههای پالایش، ذخیره سازی و انتقال آب و انتخاب مواد و مصالح، ایدهی مهندسی کنترل کیفیت آب را محقق میسازد.